عذاب محبت
اولین احساسی که نسبت به محبت شدید تجربه میکنم عذابوجدان است. لابد اگر این را به روانشناس/روانکاوی بگویم، اولین کاری که میکند جستوجو در کودکی است که ببیند چه تجربهای و حرفی که درکودکی شنیدهام باعث شده به جای اینکه محبت شدید دلگرمم کند، عذابوجدان میدهد.
من پاسخ دیگری دارم، به سبک خودم. هیچ دو آدمی که با هم در ارتباط نزدیکاند همواره در یک جای احساسی نسبت به هم نیستند. برخی موقعیتها از پیش مشخص است، لابد از زوجهای معمول انتظار میرود که در سالگردها، برخی مناسبتها و اتفاقات مهم زندگی مشترکشان هر دو بسیار احساساتی باشند و محبتشان به هم ناگهان فزونی بگیرد. اما وقتی این زمانهای رسمی و از پیش مشخص وجود ندارد، هر یک از دو آدمی که به هم نزدیکاند، ممکن است مستقلاً و به دلیلی شخصی یا بیرونی ناگهان محبت شدیدتری به دیگری حس کنند. برای خودم بارها پیش آمده که یکروز صبح بیدار شوم و شدیداً از محبت دوستی سرشار باشم. در این زمانها اغلب کاری که میکنم نوشتن است. برایشان مینویسم که چرا انقدر مهماند، ناگهان همهٔ جزئیات دوستی جلوی چشمم میآید و چیزهای دیگر کمرنگ میشوند. وقتی چنین میشود، میدانم که قرار نیست طرف دیگر هم همزمان و ناگهان چنین احساسی را تجربه کند. خودم را آماده میکنم که از پاسخش، هر چه که باشد، سرخورده نشوم. همین تجربه باعث میشود وقتی مورد محبت ناگهانی شدیدی قرار میگیرم، به این فکر کنم که شاید طرف مقابل سرخورده شود از اینکه من هم (تصادفاً) همزمان در همان حال نیستم. حدس میزدم احساساتی ناگهان بالا زده و نگرانم که عکسالعمل من که در آن لحظه آنجا نیستم دلسردش کند. گاهی عکسالعملم این است که سعی کنم به نحو اغراق شدهای من هم محبت کنم. ولی درست از آب درنمیآید: هیچ وقت شبیه محبت آن لحظههایی نیست که ناگهان در خودم مهر شدیدی دوباره بالا زده.
موضوع طرف دیگری هم دارد. ممکن است بدون هیچ دلیلی که فقط مربوط به رابطهٔ دونفره باشد، یکی از طرفین مدتی احساسهایش کمرنگ شود، مثلاً به خاطر مشغولیت کاری، جلب شدن توجه و مهر به دیگری، نگرانیهای روزمره و... اگر رابطه عمیق و طولانی باشد، این دورهها موقتی است. مدتها است که این را میدانم و این باعث میشود کمرنگ شدنهای موقت را شخصی برداشت نکنم و فکر نکنم چیزی در رابطهٔ دوطرفه به نحو اساسی تغییر کرده. اما همیشه موفق نمیشوم چنین کنم، همیشه نمیتوانم جلوی این را بگیرم که به خودم، جایم در رابطه، و اصلاً کل رابطه شک کنم. شاید همین است که باعث میشود که گاهی که خودم در حسوحال محبت شدید به نزدیکترین افراد زندگیام نیستم، به نحو تصنعی سعی کنم توجه بیشتری کنم، از ترس اینکه نکند به چیزی شک کنند، نکند فکر کنند چیزی اساسی در رابطهمان تغییر کرده.